خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان



به گزارش خبرنگار مهر، این نشست نقد و بررسی کتاب های «من زینب هستم» نوشته معصومه محمدی و «زهرا زیر آوار» با همکاری هما محرابدی و مریم السادات زکریا و «به یادت می مانم» است. اثر نرگس الآچوری. هما مهرابدی روز جمعه 23 اردیبهشت 1401 سی و سومین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران در انتشارات شبستان برگزار شد.

در این نشست هما مهربادی نویسنده کتاب های حوزه دفاع مقدس و مدیر تولید انتشارات بیست و هفتم با بیان اینکه کتاب «کویلی زیر آفر» روایتی از زندگی شهید سید مجتبی حسینی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح است، گفت: اطلاعات عمومی و لشکر 27 گفت: دلیل کار عملیاتی تغییر نام بود. بخشی از عملیات اطلاعاتی این اداره بود و هسته اصلی این کار حفظ اسرار بود. برای نگارش این کتاب اطلاعات زیادی از شهید در دست نبود و 35 سال از تالیف آن می گذرد. اما مهم این بود که آقای مجتبی حسینی معرفی می شد و باید انجام می شد.

خطوط قرمز را دیدیم

مهرابدی ادامه داد: ما معتقد بودیم که آقای مجتبی حسینی باید شناسایی شود. از طرفی اطلاعات کم و ناقص بود. اما ما به این اطلاعات متعهد بودیم. جمع آوری اطلاعات بدون استثنا ضروری بود. مانند همه شهدای دفاع مقدس در جمع آوری اطلاعات ناهماهنگی وجود داشت. اما برای کتاب «جولی صفر آفر» این تناقضات را به صفر رساندیم. چند نفر از دوستان و همرزمان شهید را دعوت کردیم و ناهماهنگی ها را به حداقل رساندیم. برخی از معاصران آنها داستان ها را فراموش کردند. اطلاعات عملیات را در اختیار آنها قرار دادیم و با تطبیق آنها، اطلاعات صحیح تایید شد. این کتاب اگرچه 35 سال پس از شهادت سید مجتبی حسینی نوشته شده است، اما زبانی روان دارد و از شعارزدگی و اغراق به دور است. البته دقت کردیم که از خطوط قرمز عبور نکنیم.

مهرآبادی مدیر تولید کتاب بیست و هفتم بساط در بخشی دیگر درباره فعالیت های مرتبط با حوزه کودک و نوجوان این انتشارات گفت: این انتشارات دست در دست تولید آثار بزرگسالان کودک و نوجوان نیز دارد. ما می خواهیم این روند ادامه پیدا کند و این نیاز به همکاری دوستان و حتی مخاطبان ما دارد که در مورد کتاب های در حال چاپ به ما بازخورد بدهند.

وی در پاسخ به این سوال که برای ایجاد مخاطب در قشر خاکستری جامعه چه می کند، گفت: علاقه مندان به آثار دفاع مقدس کتاب های ما را می خوانند، اما برای بخش خاکستری و آثار کودک سعی می کنیم از شهدا زیر پوست بنویسیم. ما سعی می‌کنیم جنگ‌های زیادی را برای بچه‌ها ترسیم نکنیم، در مورد کتاب، بچه‌ها سعی می‌کنیم ویژگی‌های اخلاقی شهید را که سبک زندگی‌مان به آن نیاز دارد، برجسته کنیم.

شعارها گریه کتب مقدس دفاع را می گیرد

محرابدی درباره یکی از اپیدمی های موجود در کتاب های حوزه دفاع مقدس بر اساس تخیل و شعار گفت: متأسفانه چنین بلایی داریم که برخی نویسندگان به آن مبتلا هستند. برخی از نویسندگان درباره شهدا نوشته اند تا شخصیت آنها بسیار ماورایی شود. سعی می کنیم آثار pes 27 را اینگونه منتشر نکنیم. وظیفه اصلی این انتشارات تهیه کتاب به صورت «مستند» است.

وی افزود: اگر مرز بین خیال و واقعیت را درک کنیم، این مشکلات را نخواهیم داشت. در مورد کتاب «جُلّی ذَر آفر» تلاش شد تا شخصیت شهید آن گونه که هست به تصویر کشیده شود. او گاهی از شدت ناامیدی همسالان خود را کتک می زد یا شوخی می کرد و حتی با وجود محدودیت در غذا، کارهای مربوط به غذای دوستانش را انجام می داد. در مورد عملکرد شهید و مزاحمت هایی که انجام می داد نظراتی دریافت کردم که گفتن این سخنان باعث فساد شهید می شود، اما می خواستم دیگران بدانند که اگر مردم هم آسیب ببینند راه توبه باز است. بیان این مسائل چهره شهید را خدشه دار نمی کند.

وی تاکید کرد: نشر «بسط 27» تمام تلاش خود را می کند که شهدا تحریف نشود. باید بدانیم شهدا چگونه تعریف و معرفی می شوند.

باید برای شهدا کاری می کردم!

معصومه محمدی نویسنده کتاب «من زینب هستم» در بخشی دیگر از این دیدار با اشاره به اینکه به شهدا علاقه دارم و آنها را می شناسم، گفت: می خواستم برای شهدا کاری انجام دهم. اولین شهید اطرافم شهید عمویم (سعید نامدار) است. عمویم حتی برای خانواده اش هم ناشناخته بود. شهید معروف قبل از انقلاب حتی در خانواده اش هم شناخته شده نبود. قبل از انقلاب فضای مبارزاتی نداشت و اهل مد و تیپ و لباس خاص بود. انقلاب اسلامی به برکت انقلاب اسلامی دچار تحولی عمیق شد و با شروع جنگ راهی مناطق جنگی شد.

وی افزود: عمویم در سال 61 به شهادت رسید و شهید تخریب بود و به زودی به مناطق عملیاتی اعزام شد. شهید شهیر برادر دیگری دارد که در شب شهادت اسیر شد و هر دو مفقودالاثر اعلام شدند. چند ماه بعد نام دایی ام که اسیر شده بود اعلام شد، اما پیکر مطهر عموی شهیدم پس از 13 سال با تبادل نظر ایران و عراق به کشور بازگشت.

محمدی در بخش پایانی این دیدار گفت: به دلیل کار معلمی، می بینم که امروزه بسیاری از بچه ها به شهدا اهمیت می دهند، حتی آنهایی که سبک زندگی شان – خانواده هایشان – شهید نبوده است. باید از توان رسانه ها و تبلیغات برای انتشار کتاب به ویژه کتاب های مرتبط با شهدا بهره برداری کرد. باید به شخصیت واقعی شهدا اشاره کرد. در جایی خواندم که «شهدا ستاره نبودند، ستاره شدند». ما هم باید تلاش کنیم با کمک رسانه ها کار درست را در جامعه انجام دهیم.

دیدگاهتان را بنویسید