وبینار دانشکده الهیات و سایمون فریزر درباره سینما و تاریخ – خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان



به گزارش خبرنگار مهر، وبینار «تصویر تاریخ و خاطره در فیلم» با همکاری دانشکده الهیات دانشگاه تهران و دانشگاه SFU ونکوور به صورت مجازی برگزار شد. این برنامه توسط مائده رحمانی، کارشناس ارشد حکمت و الهیات دانشگاه شهید بهشتی و محمود نوری، کارگردان سینما و دکترای تاریخ هنر از دانشگاه هنر انجام شد.

پاتریشیا گروبن، استاد مطالعات فیلم، و همسرش مارتین گاتفرید، استاد مطالعات موسیقی در دانشگاه سیمون فریزر، درباره چگونگی بازنمایی گذشته در سینما بحث می کنند.

گروبن در حال حاضر مشغول ساخت یک فیلم بلند داستانی در سال 1969 است. او در ابتدای جلسه عنوان کرد که داستان فیلم برداشتی آزاد از زندگی سه نفری است که با آنها در ارتباط بوده است.

او از «مرد شمالی» اثر رابرت اگرز به عنوان نمونه ای از اثری یاد کرد که به دنبال حفظ تاریخ است و اطلاعات تاریخی درست است.

گروبین افزود: البته این روش کارکرد بازاریابی نیز دارد و وسیله ای برای جلب نظر مخاطب است به طوری که در فیلم های تاریخی آمریکایی تا دهه 1960 هیچ علاقه و گرایشی برای پایبندی به جزئیات تاریخی وجود نداشت. به عنوان مثال، آنچه از غرب قدیم در فیلم‌های وسترن به تصویر کشیده شد، ربطی به آنچه از روم باستان با توجه به حقایق تاریخی که اکنون می‌دانیم، ندارد. این موضوع در سینماهای کشورهای دیگر نیز وجود داشت. مثلاً در سینمای هند که من آن را خوب می شناسم، در فیلم «شعله» محصول 1975، در ابتدای فیلم، شخصیت ها سوار بر یک قطار بخار اسب می شدند و بعد از چند دقیقه آنها را با موتورسیکلت های جدید می بینیم. پس نمی توان تاریخ دقیق فیلم را مشخص کرد و اهمیتی هم ندارد.

این استاد دانشگاه ادامه داد: موضوع دیگر استفاده از تصاویر آرشیوی در سینما است، زیرا ما در فیلم هایمان از تصاویر آرشیوی بسیار استفاده می کنیم. بخشی از این تصمیم به دلیل کمبود بودجه و ناتوانی در بازسازی جزئیات سال 1969 است. اما بخشی دیگر به این دلیل است که به ما کمک می کند آگاهانه آن لحظه تاریخی را کشف کنیم. به این ترتیب تصاویر آرشیو شده می توانند توضیحی در مورد تصاویر بازسازی شده در اختیار ما قرار دهند.

پروفسور مارتین گاتفرید همسر پروفسور گروبن در ادامه این نشست درباره استفاده از موسیقی در آثار تاریخی گفت: موسیقی فیلم سابقه طولانی در تاریخ سینما در ارائه و جذب مکان های تاریخی و همچنین دوره های زمانی خاص دارد. موسیقی متن این کار را به دو صورت انجام می دهد. یکی از راه ها رجوع به موسیقی تجاری است که قبلا دیده ایم. به عنوان مثال، فیلم های هالیوود دهه 1930 و 1940 از نوعی موسیقی برای به تصویر کشیدن سرخپوستان استفاده می کردند. سپس این موسیقی برای مدت طولانی مورد استفاده قرار گرفت، اگرچه هیچ ارتباطی با موسیقی مورد استفاده هندی ها ندارد. ژانر دیگر استفاده از موسیقی به جا مانده از آن دوره است. البته تا قبل از سال 1900 موسیقی بسیار کمی باقی مانده است، اما برخی از موسیقی های مکتوب باقی مانده است و همچنین می توان به سازهایی اشاره کرد که می دانیم در زمان های خاصی از آنها استفاده می شده است.

پاتریشیا گروبین در ادامه به استفاده دیگر از تصاویر آرشیوی در فیلم اشاره کرد و گفت: در سبکی که در فیلم هایی مانند «زلیگ» وودی آلن به کار رفته بود، سبک های سینمایی جایگزین تصویر هیتلر شد. ژانر تیراندازی و اکشن در فیلم بافت تصویر وودی آلن با تصویر هیتلر هماهنگی دارد. فیلم پرواز دستان من با بازی نادیا را هم دوست داشتم. این فیلم همچنین آنچه را که به نظر می رسد یک مستند در فضایی تخیلی است جمع آوری می کند. این فیلم من را به یاد اولین باری که دختر راست میشل سیترون را دیدم افتاد.

وی افزود: این فیلم که به رابطه پیچیده بین یک زن و دو دخترش می پرداخت، مستند به نظر می رسید اما مشخص شد که بازیگران تا حدودی در آن بازی کرده اند. بار دوم که Flying My Hands را تماشا کردم، متوجه جزئیات زیادی شدم که بار اول متوجه آنها نشدم. کاری که این فیلم با روایت انجام می دهد شگفت انگیز است. به گفته این کارگردان، در این فیلم از قطعاتی استفاده شده که قبلا فیلمبرداری شده و داستانی درباره آنها ساخته می شود. حل این معما کلید درک این واقعیت است که فیلم چیزی جز یک مستند نیست.

این کارگردان ادامه داد: ساختار بصری تصویر ارائه شده در فیلم را هم دوست داشتم. مانند تصاویر موتورسوارانی که در تلویزیون می بینیم یا عکس هایی از گربه ها که در پنجره می بینیم، مانند تصاویری که در قاب فیلم می بینیم. جدال خشونت و زیبایی معنوی در این فیلم در اکران فیلم «پرواز دستان من» در دانشگاه سایمون فریزر نیز مطرح شد. به عنوان مثال، خشونت در نقاشی های شکنجه نوری، و همچنین در تلاش او برای بلند شدن از روی زمین. همچنین در خشونت خفیفی که گربه مادر نسبت به فرزندش نشان می دهد. از سوی دیگر زیبایی نقاشی های فرازمینی و زیبایی چهره حسین و نادیا را می بینیم که از این خشونت عبور می کنند. «سفر دست من» واقعا فیلم فوق العاده ای بود و به زیبایی فیلمبرداری شد.

او نمونه دیگری از سینمای ایران را عنوان کرد که به بافت های تاریخی می پردازد و این مضامین را با فضای تخیلی ترکیب می کند.

گروبین برای تکمیل این دیدار به فیلم «ناصرالدین شاه بازیگر سینما» اشاره کرد و گفت: این فیلم را با زن جوانی که فارسی صحبت می کرد تماشا کردم و او هم مثل من گیج شده بود. مشکل این بود که او اگرچه به زبان فارسی تسلط داشت، اما در ایران بزرگ نشد و فیلم هایی را که بازیگر ناصرالدین شاه به آن اشاره می کرد، نمی شناخت. اما فیلم از هر دوی ما لذت برد.

محمود نوری از دانشگاه هنر که میزبان این نشست بود، در پاسخ به گروبن گفت: «اگر می‌خواهیم فیلم را با هم ببینیم و مراجع را برای شما باز کنیم، باید یک جلسه شش ساعته داشته باشیم، زیرا فیلم باید باشد. متوقف شد و بارها توضیح داد.»

در پایان، پروفسور گروپن و پروفسور گاتفرید از فرصت ایجاد شده برای ارتباط با مردم ایران قدردانی کردند و ابراز امیدواری کردند که بتوانند بهار آینده به ایران سفر کرده و از نزدیک با جامعه علمی ایران دیدار کنند.

دیدگاهتان را بنویسید